امیدوارم لحظات خوبی در این وب سایت داشته باشید .....

سفر عشق
نویسنده : آرامش تاریخ : 28 آذر 1397

پنجشنبه 3 آبان به سمت روستای زادگاه پدری حرکت کردم شب را در منزل پدر صبح کردیم و پس از نماز صبح بهمراه پدر به سمت مرز حرکت کردیم .برای صبحانه  موکب شهدای مدافع حرم بعد از خرم آباد توقف کردیم .برای نماز و نهار هم در یک موکب در اندیمشک توقف کردیم.جاده منتهی به پارکینگ پایانه مرزی چزابه  ترافیک سنگین بود مسیر 15 دقیقه ای را 1 ساعت در راه بودیم علت ترافیک هم تصادق چند خودرو باهم بود.بعد پارک ماشین  و نشانه گذاری برای یافتن مجدد آن، پیاده بسمت پایانه مرزی حرکت کردیم.تقریبا غروب آفتاب از گیتهای کنترلی ایران و عراق عبور کردیم و به محل توقف خودرو های کرایه ای عراقی رسیدیم.طبق برنامه قبلی قرار شد ابتدا به کاظمین بریم به همین خاطر دنبال ماشین های که به مقصد مورد نظر می رفتند گشتیم{اگر تا کنون از مرز زمینی به عراق نرفته اید باید وضعیت آنجا را تشریح کنم.یک محوطه وسیع  خاکی و بدون هیچ تابلو راهنمایی ، پر از انواع خودروها که بصورت کاملا نامنظم قرار دارند و اطلاع رسانی درباره مقصد توسط رانندگان یا کمک رانندگان انجام می شود .اکثر خودورها هم ون بود} یک راننده سواری پیشنهادداد تا با شصت هزار دینار ما را به مقصدبرساندبا حساب کتابی که انجام دادیم حدود 750 هزار تومان می شد.یک عراقی مسلط به زبان فارسی به ما توصیه کرد ابتدا به شهر العماره که مرکز استان میسان رفته و از آنجا به کاظمین برویم فلذا به توصیه وی عمل کرده و راهی العماره شدیم بعد از یک ساعت واندی به العماره رسیدیم به محض رسیدن ما باران تندی شروع به باریدن کرد. برای آنکه خیس نشویم وارد یک آرایشگاه مردانه شدیم در عرض چند دقیقه تمام خییابان و پیاده رو مملو از آب شد بطوریکه برای تردد باید تا زانو وارد آب شده و حرکت می کردیم. با توجه به فراسیدن شب و بارش تند باران خودرویی به مقصدمان نیافتیم و آرایشگر به ما پیشنهاد داد تا شب را در منزل وی صبح کنیم و صبح به سمت کاظمین حرکت کنیم.....



:: برچسب‌ها: سفر کربلا,

روز دوم سفر عشق
نویسنده : آرامش تاریخ : 28 آذر 1397

صبح بعد از صرف صبحانه و خداحافظی با اهالی منزل  به سمت ترمینال شهر العماره حرکت کردیم. ترمینال که نه یک گاراژ بزرگ که با بارش دیشب پر از آب شده بود و تردد در آن مشکل بود. پس از گفتگو با چند راننده با یک راننده به توافق رسیدیم و به سمت بغداد حرکت کردیم .حدود ساعت 11 به شهر بغداد رسیدیم شهر بغداد نسبت به سایر شهرهای عراق که قبلا دیده بودم تمیزتر بود از شهر بغداد با یک تاکسی به کاظمین رفتیم و پس از عبور از چندین گیت بازرسی به حرم کاظمین رسیدیم. من برای اولین بار مشرف می شدم حرم نسبتا خلوت بود و به راحتی زیارت کردیم و جایتان سبز!

در یک موکب مستقر شدیم و کمی استراحت کردیم برای نماز جماعت مغرب و عشا به حرم رفتیم و پس از نماز اعلام نمودند که امشب به روایتی شب شهادت امام رضاع است حرم کاظمین محل قبور مطهر پدر و پسر(امام موسی کاظم ع و امام جواد ع) امام رضا ع است که داخل یک ضریح و زیر دو گنبد طلایی قرار دارند و مراسم عزاداری برگزار شد. بعد از مراسم مجددا زیارت کردیم و به موکب بازگشتیم و پس از استراحت و خواب برای نماز صبح مجددا به حرم رفتیم و بعد از نماز صبح به سمت کربلا حرکت نمودیم ...



:: برچسب‌ها: سفر کربلا,

روز سوم سفر عشق
نویسنده : آرامش تاریخ : 28 آذر 1397

فاصله کاظمین تا کربلا 115 کیلومتر بود راننده ون با مسیر آشنا نبود به همین خاطر یک ساعت طول کشید تا از بغداد خارج شدیم.در این مسیر نیز پیاده روی بسمت کربلا در جریان بود و از شهر مسیب در فاصله 60 کیلومتری تا کربلا ،موکب هابه پا بود و چون در این مسیر بیشتر عراقی ها پیاده روی می کردند موکب ایرانی مشاهده نشد. از شهر مسیب به بعد ترافیک جاده سنگین شد .یکی از همسفران ما یک پزشک ایرانی بود که از طرف هلال احمر ایران و بطور داوطلب آماده بود .پدرم در راه سرفه میکرد که پزشک ایرانی تعدادی قرص آموکسی سیلین به وی داد و توصیه نمود در اولین فرصت یک معاینه کامل از ایشان انجام شود.حدود ظهر ترافیک به قدری سنگین شد که ترجیح دادیم پیاده شویم. 35 کیلومتر تا کربلا راه بود در یک موکب توقف کردیم نماز را خواندیم و نهارخوردیم بعد جند دقیقه ای براه افتادیم.مسیر تا کربلا دو باند جداگانه بود که باند رفت ترافیک پرحجم و مسیر برگشت خلوت بود و جالبتر اینکه در مسیر برگشت از کربلا تعدادی خودرو در خلاف جهت و بسمت کربلا در حرکت بودند ما پس از چند دقیقه ای پیاده روی بطرف باند برگشت رفته و سوار یک موتور وانت! (از همانها که در محدوده باز برای باربری استفاده می شود یک موتور سیکلت که به یک وانت کوچک تبدیل شده) و تا 30 کیلونتری و گیت بازرسی رفتیم . گویا تمامی خودروها فقط تا این گیت حق تردد داشتند و همه پیاده از گیت عبور می کردند بعد از گیت تعداد زیادی اتوبوس زائران را تا نزدیکی کربلا جابجا می کردند. در اتوبوس با یک عراقی که ساکن یکی از شهرهای استان بغداد بود هم کلام شدیم او نیز  مانند سایر عراقی ها درباره تاثیر تحریمها بر زندگی مردم  ایران سوال پرسید گویا درابن باره در رسانه های عراق زیاد صحبت شده بود . از اتوبوس پیاده شدیم تا حرم پنج شش کیلومتری راه بود پیاده راه افتادیم هوا رو به تاریکی بود  آقای مومنی را گم کردیم من وپدر کمی منتظر ماندیم ولی خبری نشد شارژ گوشی من تمام شده بود در یک موکب آنرا به شارژ زدم و برای نماز مغرب آماده شدیم بعد نماز گوشی را روشن کردم یک پیامک از طرف آقای مومنی بود که موقیتش را اعلام کرده بود وی را یافتیم و به مسیر ادامه دادیم .بعد از ساعتی در یک موکب خوابیدیم و ساعت 2 بیدار شدیم و بسمت حرم حرکت کردیم ... 



:: برچسب‌ها: سفر کربلا,

روز چهارم سفر عشق
نویسنده : آرامش تاریخ : 28 آذر 1397

بعد از یک ساعت پیاده روی گنبد طلایی حرم را دیدیم.نمی دانستیم حرم امام حسین ع است یا حرم حضرت عباس ع ، به هردو ایشان سلام کردیم کمی که جلوتر رفتیم متوجه شدیم که حرم حضرت عباس است. ازدحام جمعیت بسیار زیاد بود کفشداری و بخش امانات بسیار شلوغ بود به زحمت یک کلید یک کمد گرفتیم و کفشو کوله مان را داخل کمد جا دادیم و وارد حرم شدیم . اطراف ضریح مطهر بسیار شلوغ دستمان به ضریح نرسید .نماز صبح و زیارتنامه را خواندیم و به طرف بین الحرمین حرکت کردیم بقدری مسیر شلوغ بود که 40 دقیقه طول کشید تا به حرم امام حسین ع برسیم وارد حرم شدیم  از ترس گم کردن همراهان،  بار اول ، دستمان  به ضریح نرسید جایی را نشان کردیم و قرار گذاشتیم که بعد از زیارت به آنجا برگردیم. تک تک به زیارت رفتیم مرا که موج جمعیت به سمت ضریح هدایت کرد و بدون هیج فشار و اذیتی زیارت کردم . پدر و آقای مومنی هم با همین روش موفق به زیارت شدند.تحلیل من این بود که ضریح  شش گوشه امام حسین ع بزرگتر از ضریح حضرت عباس بود و عملکرد خدام سیدالشهداء در هدایت زوار بهتر از آنجا بود. بهرحال بعد از انجام اعمال زیارت  از خرم خارج شدیم .ساعت حدود 8 صبح بود.

پذر پیشنهاد داد که به تل زینبیه و خیمه گاه هم برویم . تَلّ زَینبیّه مکانی مُشرف به قتل‌گاه امام حسین (ع) است. در واقعه کربلا، زینب (س) از بالای آن، حال برادرش (حسین بن علی) را به هنگام جنگ نظاره می‌کرد. این مکان، در غرب حرم امام حسین ع قرار دارد .بعد مراجعه به آنجا فهمیدیم که درحال بازسازی است و به سمت خیمه گاه حرکت کردیم . مسیر بعلت تردد دسته جات عزاداری بسیار پرترافیک بودو به علت بارندگی ذو شب پیش هم پر آب! به زحمت خود به خیمه گاه (در محل برپایی خمیه‌های امام حسین(ع) و یارانش در واقعه عاشورا بنا شده است.)رساندیم آنجا کمی خلوت تر بود. بعداز نماز و زیارت به طرف حرم حضرت عباس ع حرکت کردیم  تا کقش و کوله مان رابرداریم حدود ساعت 10 صبح به سمت نجف حرکت کردیم. ازدحام در خیابانهای کربلا هم زیاد بودو باید پیاده تا گاراژ می رفتیم تااز آنجا با ماشین به نجف برویم.بعد دو ساعت به گاراژ رسیدیم یک محوطه وسیع خاکی و طبق معمول بدون تابلو و راهنمایی که مقصد خودروها را یا باد سوال می کردی یا به داد شاگرد راننده گوش می دادی!جالب اینکه هیچ اتوبوس و ونی به سمت نجف نمی رفت .اتفاقی یک از تربلی باری  که مقصدش نجف بود را یافتیم و سوار شدیم...



:: برچسب‌ها: سفر کربلا,

روز چهارم سفر عشق 2
نویسنده : آرامش تاریخ : 28 آذر 1397

بعد 2 ساعت به نجف رسیدیم .راننده یک مرد سبیل دررفته داش مشدی بود! گفت که تا کوفه نیز خواهد رفت فاصله نجف تا کوفه 15 کیلومتر است . نردیک مسجد کوفه پیاده شدیم و بعد تحویل کوله وارد مسجد شدیم نسبتا خلوت بوداین مسجد محل شهادت حضرت علی ع است .مزار مسلم بن عقیل ، هانی بن عروه و مختار ثقفی نیز در این مسجد است.نماز ظهر و عصر را خواندیم. برای این مسجد اعمال و مناسک ذکر شده که تا غروب آفتاب بجا آوردیم . نماز مغرب و عشا را داخل مسجد خواندیم و به سمت نجف حرکت کردیم .بعذ از ورود به نجف به سمت حرم حرکت کردیم با توجه به خستگی بیش از حد و با توجه به اینکه از 2 صبح که بیدار شده بودیم قرار شد قبل از زیارت کمی استراحت کنیم با پرس وجو از چند زائر آدرس  به صحن فاطمه زهرا  س رفتیم این صحن بسیار وسیع در غرب حرم علوی قرار داشت که توسط مهندسان ایرانی طراحی و توسط کارگران و استادکاران ایرانی ساخته شده بود. البته هنوز تکمیل نشده بود .با زحمت چند پتو تحوبل گرفتیم و در حیاط صحن خوابیدیم . هوا سرد بود من و پدر آن شب سرما خوردیم قبل از اذان صبح بیدار شدیم و به سمت حرم حرکت کردیم در حیاط حرم نماز صبح را خواندیم و بعد از نماز  وارد حرم شدیم وجود برادران شیعه افغانی چشمگیر بود . بعد از زیارت حرم و خواندن زیارت نامه  و نماز زیارت ، به نیابت از مرحوم پدر بزرگم ، مادر ، خاله  ، همسر و همه اقوامی که التماس دعا گفته بودند نماز خواندم. با توجه به تجربه اندک من ، در حرم امام علی ع ، نسبت به سایر حرمهای شریف در عراق انسان احساس آرامش بیشتری داردو دل کندن از آن سخت است حدود ساعت 8 از حرم خارج شدیم و ببه سمت پایانه مسافربری حرکت کردیم....



:: برچسب‌ها: سفر کربلا,

روز پنجم سفر عشق
نویسنده : آرامش تاریخ : 28 آذر 1397

در ترمینال جنوبی سوار اتوبوس شدیم که مقصدش  مرز چذابه بود.مسافران اتوبوس کامل شدند و حرکت کرد.بعد از دو ساعت در یک موکب توقف کرد تا صبحانه بخوریم .در مسیر موکب ها زیادی بود و بعضا جند نفر وسط جاده ایستاده بودند و خودروهای عبوری را مجبور به توقف یا کاهش سرعت می کردند! کار بسیار خطرناکی بود برای ادای نذر! بعد صبحانه راننده درخواست کرایه کرد . کرایه دوازده هزار دینار یا 150 هزار تومان بود . مسافر بغل دستی من بر سر مبلغ کرایه با راننده زیاد جرو بحث کرد بطوری که راننده عصبانی شد و گفت که به ترمینال برمی گردد و نصف کرایه تعیین شده می گیرد.یک نفر اهوازی صندلی ردیف اول نشسته بود و نقش مترجم را داشت.از وی پرسیدیم مگر در ترمینال مبلغ کرایه تعیین نشده بود؟ گفت چرا همین مبلغ تعیین شده بود. از مسافر کناری پرسیدم پس بحث برای چیست؟ گفت که می خواهم چانه بزنم تا قیمت را پایین بیاورم! با تعجب گفتم وقتی کرایه تعیین شده دیگر چانه زنی چه معنی دارد؟! بعد با وی گفتم که اکنون جان 40 مسافر در دستان این راننده است اگر وی را عصبانی کنیم ممکن ایت حادثه ناگواری برای ما رخ دهد.بالاخره راضی شد و کرایه را پرداخت. در راه که بیشتر با وی صحبت کردم گفت که چند سال قبل تصادف شدیدی با خودرو داشته و بعداز آن کمی عصبی شده و هم اکنون نیز قرصهاس آرامبخش مصرف می کند. 

خلاصه برای نهارو نماز هم در یک موکب دیگر توقف کردیم . حدود 4 عصر به مرز رسیدیم . پس از انجام امور ویزایی و عبور از گیتهای کنترلی وارد خاک ایران شدیم و به سمت پارکینگ حرکت کردیم و سوار بر خودرو به سمت شهر دیار خود راهی شدیم. 

سفر پرخبر و برکت وپر تجربه بود .ان شاالله به زودی زوذ نصیب شما هم بشود.



:: برچسب‌ها: سفر کربلا,

صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد


.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.